شماره ١١: خه خه به نام ايزد آن روى کيست يارب

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خه خه به نام ايزد آن روى کيست يارب
آن سحر چشم و آن رخ آن زلف و خال و آن لب
در وصف حسن آن لب ناهيد چنگ مطرب
بر چرخ حسن آن رخ خورشيد برج کوکب
مسرور عيش او را اين عيش عادتى غم
بيمار هجر او را اين مرگ صورتى تب
نقشى نگاشت خطش از مشک سوده بر گل
دامن فکند زلفش بر روز روشن از شب
داميست چين زلفش عقل اندرو معلق
جزعيست چشم شوخش سحر اندرو مرکب
گه مشک مى فشاند بر مه ز گرد موکب
گه ماه مى نگارد در ره ز نعل مرکب
در پيش نور رويش گردون به دست حسرت
بربست روى خود را بشکست نيش عقرب
بردارد ار بخواهد زلف و رخش به يک ره
ترتيب کفر وايمان آيين کيش و مذهب
در من يزيد وصلش جانى جوى نيرزد
اى انورى چه لافى چندين ز قلب و قالب



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید