شماره ١٤: غم عشق تو از غمها نجاتست

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
غم عشق تو از غمها نجاتست
مرا خاک درت آب حياتست
نمى جويم نجات از بند عشقت
چه بندست آنکه خوشتر از نجاتست
مرا گويند راه عشق مسپر
من و سوداى عشق اين ترهاتست
ز لعب دو رخت بر نطع خوبى
مه اندر چارخانه شاه ماتست
دل و دين مى برى و عهد و قولت
چو حال و کار دنيا بى ثباتست
عنايت بر سر هجرم به آيين
هم از جور قديم و حادثاتست
چنان ترسد دل از هجر تو گويى
شب هجران تو روز وفاتست
به جان و دل ز ديوان جمالت
امير عشق را بر من براتست
براتى گر شود راجع چه باشد
نه خط مجد دين شمس الکفاتست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید