شماره ٥٣: يار ما را به هيچ برنگرفت
غزلستان ::
انوری ابیوردی ::
غزلیات
يار ما را به هيچ برنگرفت
وانچه گفتيم هيچ درنگرفت
پرده ما دريده گشت و هنوز
پرده از روى کار برنگرفت
درنيامد ز راه ديده به دل
تا دل از راه سينه برنگرفت
خدمت ما بجز هبا نشمرد
صحبت ما بجز هدر نگرفت
جز وفا سيرت دلم نگذاشت
جز جفا عادتى دگر نگرفت
هيچ روزى مرا به سر نامد
که دلم عشق او از سر نگرفت
نظرات نوشته شده