شماره ٦٣: يار دل در ميان نمى آرد

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
يار دل در ميان نمى آرد
وز دل من نشان نمى آرد
سايه بر کار من نمى فکند
تا که کارم به جان نمى آرد
وز بزرگى اگرچه در کارست
خويشتن را بدان نمى آرد
کى به پيمان من درآرد سر
چون که سر در جهان نمى آرد
روز عمرم گذشت و وعده وصل
شب هجرش کران نمى آرد
عمر سرمايه ايست نامعلوم
تاب چندين زيان نمى آرد
به سر او که عشق او به سرم
يک بلا رايگان نمى آرد
به دروغى بر انورى همه عمر
گر سر آرد توان نمى آرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید