شماره ١٥٦: به عمرى در کفم يارى نيايد

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
به عمرى در کفم يارى نيايد
ور آيد جز جگرخوارى نيايد
بناميزد ز بستان زمانه
ز گل قسمم بجز خارى نيايد
کنون نقشم کسى مى باز مالد
که با او از دوشش چارى نيايد
به جانى بوسه اى مى خواستم گفت
به هر جانى يکى بارى نيايد
مرا در مذهب عشقش گر او اوست
ز ده سجاده زنارى نيايد
به صرف جان چو در بازار حسنش
به صد دينار ديدارى نيايد
برو چون کيسه اى دوزم که هرگز
مرا در کيسه دينارى نيايد
مرا گويد نيايد هيچت از من
چه گويم گويمش آرى نيايد
مبند اى انورى در کار او دل
ترا زو رونق کارى نيايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید