شماره ١٨٠: مست از درم درآمد دوش آن مه تمام

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مست از درم درآمد دوش آن مه تمام
دربر گرفته چنگ و به کف برنهاده جام
بر روز روشن از شب تيره فکنده بند
وز مشک سوده بر گل سورى نهاده دام
آهنگ پست کرده به صوت حزين خويش
شکر همى فشانده ز ياقوت لعل فام
گفتى که لعل ناب و عقيق گداخته است
درجام او ز عکس رخ او شراب خام
بنشست بر کنار من و باده نوش کرد
آن ماه سروقامت و آن سروکش خرام
گفت اى کسى که در همه عمر از جفاء چرخ
با من شبى به روز نياورده اى به کام
اينک من و تو و مى لعل و سرود و رود
بى زحمت رسول و فرستادن پيام
با چنگ بر کنار بد اندر کنار من
مخمور تا به صبح سفيد از نماز شام
در گوشه اى که کس نبد آگه ز حال ما
زان عشرت به غايت و زان مستى تمام
نه مطرب و نه ساقى و نه يار و نه حريف
او بود و انورى و مى لعل والسلام



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید