شماره ٢٠٠: درد دل هر زمان فزون دارم

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
درد دل هر زمان فزون دارم
چه کنم بى وفاست دلدارم
همه با من جفا کند ليکن
به جفا هيچ ازو نيازارم
بار اندوه و رنج محنت او
بکشم زانکه دوستش دارم
ياد وصلش کنم معاذالله
کى بود اين محل و مقدارم
تا توانم حديث هجرش کرد
مى رود صد هزار بيکارم
گفته بودم کزو کنم درخواست
تا نمايد ز دور ديدارم
اين قدر التماس خود چه بود
سالها شد که تا در آن کارم
باورم مى کنى به نعمت شاه
کين قدر نيز هم نمى يارم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید