اى دير به دست آمده بس زود برفتى
آتش زدى اندر من و چون دود برفتى
چون آرزوى تنگ دلان دير رسيدى
چون دوستى سنگ دلان زود برفتى
زان پيش که در باغ وصال تو دل من
از داغ فراق تو برآسود برفتى
ناگشته من از بند تو آزاد بجستى
ناکرده مرا وصل تو خشنود برفتى
آهنگ به جان من دلسوخته کردى
چون در دل من عشق بيفزود برفتى