مائيم کز جهان همه دل برگرفته ايم
جان داده ايم و دامن دلبر گرفته ايم
مست و خراب و عاشق و رنديم و باده نوش
آب حيات از لب ساغر گرفته ايم
چون مذهب قلندر رندى و عاشقى است
رندانه ما طريق قلندر گرفته ايم
صد بار خوانده ايم کلام خدا تمام
امروز فاتحه دگر از سر گرفته ايم
عشق آتشى گرفته و در جان ما زده
ما شمع وار ز آتش او در گرفته ايم
بر لب گرفته ايم لب جام مى مدام
دامان ساقى و لب کوثر گرفته ايم
يار و نديم مجلس ما نعمت الله است
بنگر که ما حريف چه در خور گرفته ايم