شماره ٧٠٤: بر سر ما اگر نهى قدمى
غزلستان ::
شاه نعمتالله ولی ::
غزليات - بخش دوم
بر سر ما اگر نهى قدمى
کرمى باشد و چه خوش کرمى
دلبرم گر جفا کند جاويد
نرسد بر دلم از او المى
همدمى گر دمى بدست آيد
دو جهانش فدا کنم به دمى
شادمانم به دولت غم او
باغم او چه غمخورم ز غمى
هر خيالى که نقش مى بندى
چه بود بى وجود او عدمى
نپرستند بت پرستان بت
گر ببينند اين چنين صنمى
سائل بزم نعمت الله شو
تا بيابى ز همتش نعمى
نظرات نوشته شده