دفتر سیم از کتاب مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
اندر آن که بود اشجار و ثمار
بس مرودى کوهى آنجا بي‌شمار
گفت آن درويش يا رب با تو من
عهد کردم زين نچينم در زمن
جز از آن ميوه که باد انداختش
من نچينم از درخت منتعش
مدتى بر نذر خود بودش وفا
تا در آمد امتحانات قضا
زين سبب فرمود استثنا کنيد
گر خدا خواهد به پيمان بر زنيد
هر زمان دل را دگر ميلى دهم
هرنفس بر دل دگر داغى نهم
کل اصباح لنا شان جديد
کل شيء عن مرادى لا يحيد
در حديث آمد که دل همچون پريست
در بيابانى اسير صرصريست
باد پر را هر طرف راند گزاف
گه چپ و گه راست با صد اختلاف
در حديث ديگر اين دل دان چنان
کب جوشان ز آتش اندر قازغان
هر زمان دل را دگر رايى بود
آن نه از وى ليک از جايى بود
پس چرا آمن شوى بر راى دل
عهد بندى تا شوى آخر خجل
اين هم از تاثير حکمست و قدر
چاه مي‌بيينى و نتوانى حذر
نيست خود ازمرغ پران اين عجب
که نبيند دام و افتد در عطب
اين عجب که دام بيند هم وتد
گر بخواهد ور نخواهد مي‌فتد
چشم باز و گوش باز و دام پيش
سوى دامى مي‌پرد با پر خويش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید