دفتر سیم از کتاب مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
آن دقوقى داشت خوش ديباجه‌اى
عاشق و صاحب کرامت خواجه‌اى
در زمين مي‌شد چو مه بر آسمان
شب‌روان راگشته زو روشن روان
در مقامى مسکنى کم ساختى
کم دو روز اندر دهى انداختى
گفت در يک خانه گر باشم دو روز
عشق آن مسکن کند در من فروز
غرة المسکن احاذره انا
انقلى يا نفس سيرى للغنا
لا اعود خلق قلبى بالمکان
کى يکون خالصا فى الامتحان
روز اندر سير بد شب در نماز
چشم اندر شاه باز او همچو باز
منقطع از خلق نه از بد خوى
منفرد از مرد و زن نه از دوى
مشفقى خلق و نافع همچو آب
خوش شفعيى و دعااش مستجاب
نيک و بد را مهربان و مستقر
بهتر از مادر شهي‌تر از پدر
گفت پيغامبر شما را اى مهان
چون پدر هستم شفيق و مهربان
زان سبب که جمله اجزاى منيد
جزو را از کل چرا بر مي‌کنيد
جزو از کل قطع شد بى کار شد
عضو از تن قطع شد مردار شد
تا نپيوندد بکل بار دگر
مرده باشد نبودش از جان خبر
ور بجنبد نيست آن را خود سند
عضو نو ببريده هم جنبش کند
جزو ازين کل گر برد يکسو رود
اين نه آن کلست کو ناقص شود
قطع و وصل او نيايد در مقال
چيز ناقص گفته شد بهر مثال



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید