دفتر پنجم از کتاب مولانا قدس الله سره

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
آهوى را کرد صيادى شکار
اندر آخر کردش آن بي‌زينهار
آخرى را پر ز گاوان و خران
حبس آهو کرد چون استمگران
آهو از وحشت به هر سو مي‌گريخت
او به پيش آن خران شب کاه ريخت
از مجاعت و اشتها هر گاو و خر
کاه را مي‌خورد خوشتر از شکر
گاه آهو مي‌رميد از سو به سو
گه ز دود و گرد که مي‌تافت رو
هرکرا با ضد خود بگذاشتند
آن عقوبت را چو مرگ انگاشتند
تا سليمان گفت که آن هدهد اگر
هجر را عذرى نگويد معتبر
بکشمش يا خود دهم او را عذاب
يک عذاب سخت بيرون از حساب
هان کدامست آن عذاب اين معتمد
در قفص بودن به غير جنس خود
زين بدن اندر عذابى اى بشر
مرغ روحت بسته با جنسى دگر
روح بازست و طبايع زاغها
دارد از زاغان و چغدان داغها
او بمانده در ميانشان زارزار
هم‌چو بوبکرى به شهر سبزوار



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید