اين زمان يارب مه محمل نشين من کجاست
آرزو بخش دل اندوهگين من کجاست
جانم از غم بر لب آمد، آه از اين غم، چون کنم
باعث خوشحالى جان غمين من کجاست
اى صبا يارى نما اشک نياز من ببين
رنجه شو بنگر که يار نازنين من کجاست
دور از آن آشوب جان و دل ، دگر صبرم نماند
آفت صبر و دل و آشوب دين من کجاست
محنت و اندوه هجران کشت چون وحشى مرا
مايه عيش دل اندوهگين من کجاست