شماره ٨١: گر چه بر بود عقل و دين مرا

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
گر چه بر بود عقل و دين مرا
بد مگوييد نازنين مرا
گوشش از بار در گران گشته ست
نشنود ناله حزين مرا
آخر، اى باغبان، يکى بنماى
به من آن سرو راستين مرا
کرمى مى کند رقيب خنک
که بسوزد دل غمين مرا
عشق در کار خوبرويان کن
زهد و تقوى و کفر و دين مرا
دست در گل همى زنم، ليکن
خار مى گيرد آستين مرا
چشم من بود بر نگين دهانش
داد انگشترى نگين مرا
سوخته بينمش، اگر اثريست
در سحر آه آتشين مرا
خسروا، بگذر از سرم که ز اشک
بيم غرق است همنشين مرا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید