شماره ٥٩٩: بى ياد تو غم جهان نسوزد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
بى ياد تو غم جهان نسوزد
بى آه من آسمان نسوزد
پيش رخ آتشين تو شمع
سوزند، ولى چنان نسوزد
گر شمع نخوانمت مشو گرم
زاتش گفتن زبان نسوزد
بى رنگ رخ تو ز آتش غم
سرمايه دوستان نسوزد
ياد تو چو در دلم در آيد
جز مغز استخوان نسوزد
سوزد دل خود، اگر بگويم
دل نيست که در زمان نسوزد
آتش به چنان دلى در افگن
کاندر غم دوستان نسوزد
از غمزه مسوز عالمى را
تا بنده در آن ميان نسوزد
زينسان که بسوخت خسرو از آه
نبود عجب، ار جهان نسوزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید