شماره ٦٦٠: اى که چون جان رفته اى از پيش ما، باز آى زود

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
اى که چون جان رفته اى از پيش ما، باز آى زود
کز فراقت سوختم بر آتش دل همچو عود
پيش روى خود مرا بنشان بر آتش چون سپند
تا بسوزم خويشتن را کورى چشم حسود
اى که بردى آبروى من ز آه دل بترس
چون مرا در جان زدى آتش، مشو غافل زدود
صورت جان بى حجاب آن روز ديدم ذره وار
کافتاب روى او از روزن دل رو نمود
قصه ما با تو از ليلى و مجنون در گذشت
خسرو و شيرين چه باشد، وامق و عذرا چه بود
عاشقى و رندى و ديوانگي، در شخص ما
قصه و افسانه نبود راستى بايد شنود
عشق ازان بالاتر است آرى که خسرو را به زور
گاه پيرى سر برد پيش جوانان در سجود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید