شماره ٧٤٢: دانم، اى دوست که در خانه شرابت باشد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
دانم، اى دوست که در خانه شرابت باشد
يک صراحى به من آور که صوابت باشد
بو که بر دفع خمارم ز خم آرى قدحى
چون نظر بر من مخمور خرابت باشد
با من سوخته خور باده صافى چو خورى
جگر سوختگان بوى کبابت باشد
خوى به دامن ز بناگوش سمن ساى مگير
تا به دامان قبا بوى گلابت باشد
دل ربودى ز ره شعبده و عيارى
شيوه چشم خوشت سد عتابت باشد
جور بر من مکن امروز که مظلوم توام
بکن انديشه فردا که حسابت باشد
آنچه از جور تو بر خسرو بيچاره گذشت
نکنى فکر که فردا چه جوابت باشد؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید