شماره ٧٦٦: دوش آتش زدى و گريه مرا يارى داد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
دوش آتش زدى و گريه مرا يارى داد
ناله من همه کو را شغب و زارى داد
چشم دارم که به خواب اجلم خسپاند
خاک کويت که مرا سرمه بيدارى داد
مست بگذشتى و شد بيخوديم رهزن عشق
تا که همراه شد و بخت کرا يارى داد
همه شب خلق در آسايش و من در فرياد
روز بد بين که دلم را چه گرفتارى داد؟
يارب، از خون منش هيچ نگيرى دامن
گر چه در کشتن من داد جفا کارى داد
عقل کو بر سر من کار نمايى کردى
کارم افتاد، چو بر جان خط بيزارى داد
همه در بار تو بستند دل و خسرو بين
داد عقل و دل و دين، نيز به سر بارى داد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید