شماره ٧٧٦: باز ياد آن شبم ديوانه کرد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
باز ياد آن شبم ديوانه کرد
کان پسر با من به خواب افسانه کرد
شد خراب اين ديده و سلطان حسن
از کجا منزل درين ويرانه کرد؟
کم مبادش مويي، ار چه زلف را
بهر آزار دل من شانه کرد
شمع مهمان داشت چون پروانه را
مرغ بريانش هم از پروانه کرد
جان من آن آشنا، گويى تويى
کو مرا از جان خود بيگانه کرد
من نمى دانم که چون باشد پرى
شکل تو بارى مرا ديوانه کرد
از دل خسرو چه پرسى حال، کو
قبله را در کار اين بتخانه کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید