شماره ٣٤: حواس کم خرد را نفس جاهل کار فرمايد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
حواس کم خرد را نفس جاهل کار فرمايد
سلاح بيجگر را خصم پردل کار فرمايد
به ور دست نتوان تير کج را راست گرداندن
به حکمت نفس را پيوسته عاقل کار فرمايد
به جان آورد عذر نفس عقل کارفرما را
پشيمان مى شود هر کس به کاهل کار فرمايد
زموج بيقرارى حرص آسودن نمى داند
زبان را در طلب پيوسته سايل کار فرمايد
موش غافل زکار حق که تا گرديده اى غافل
به کار خود ترا دنياى باطل کار فرمايد
تلاش خاکسارى مى کنم در عشق، تا ديدم
که تيغ موج را دريا به ساحل کار فرمايد
ندارد بر گرفتاران ترحم عشق سنگين دل
مسلمان را فرنگى با سلاسل کار فرمايد
به خون کردم دهان تيشه را چون کوهکن شيرين
به تلخى چندم آن شيرين شمايل کار فرمايد؟
حيات شمع شد کوتاه از اشک پشيمانى
چرا تيغ زبان را کس به محفل کار فرمايد؟
سبکسيرى که دارد راه دورى در نظر صائب
مروت نيست مرکب را به منزل کار فرمايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید