شماره ١٥٠: روى آيينه دل تار نمى بايد کرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
روى آيينه دل تار نمى بايد کرد
پشت بر دولت ديدار نمى بايد کرد
از پريشان سخنى عمر قلم شد کوتاه
زندگى در سر گفتار نمى بايد کرد
بالش نرم، کمينگاه گرانخوابيهاست
تکيه بر دولت بيدار نمى بايد کرد
اى گل از آتش اگر خط امان مى خواهى
خنده بر مرغ گرفتار نمى بايد کرد
با متاعى که به سيم و زر قلب است گران
ناز يوسف به خريدار نمى بايد کرد
بوسه گر نيست دل خسته به پيغام خوش است
زندگى تلخ به بيمار نمى بايد کرد
ابر رحمت نبود قابل هر شوره زمين
باده تکليف به هشيار نمى بايد کرد
دردها مى شود اکثر ز طبيبان افزون
غم خود عرض به غمخوار نمى بايد کرد
از رخ تازه زند خون خريداران جوش
جنس خود کهنه به بازار نمى بايد کرد
بر لباس است نظر مردم کوته بين را
سر خود در سر دستار نمى بايد کرد
بى نگهبان چو شود حسن خطرها دارد
خار را دور ز گلزار نمى بايد کرد
دل آزاده خود را چو بخيلان صائب
کيسه درهم و دينار نمى بايد کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید