شماره ١٧٦: اگر آن غنچه دهن مهر ز لب برگيرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
اگر آن غنچه دهن مهر ز لب برگيرد
جگر تشنه خورشيد به کوثر گيرد
دل مادر شکن زلف کند نشو و نما
طفل ما پرورش از دامن محشر گيرد
ما چو مينا سر گفتار نداريم به خلق
ديگرى مهر مگر از لب ما برگيرد
مست عشق تو چه پرواى ملامت دارد؟
گردن شيشه به کف دامن محشر گيرد
عاشق از نيستى آبستن هستى گردد
مه نو فربهى از پهلوى لاغر گيرد
خلوت عشق کجا، نغمه منصور کجا؟
کيست اين شمع پريشان شده را سر گيرد؟
رشک بر دولت بيدار حباب است مرا
که به هر چشم زدن عالم ديگر گيرد
جلوه گاهش خم چوگان حوادث بادا
صائب آن روز که سر از قدمت گيرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید