شماره ١٩٠: بر ز نخدان تو هرکس که نگاه اندازد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
بر ز نخدان تو هرکس که نگاه اندازد
گر بود خضر، دل خويش به چاه اندازد
گرد بر دامن درياى کرم ننشيند
ابر اگر سايه رحمت به گياه اندازد
عقده مشکل ما را به نسيمى درياب
تا به کى آه به اشک، اشک به آه اندازد؟
در گذر از سر نظاره آن قد بلند
کاين تماشا ز سر چرخ کلاه اندازد
دور باش مژه از هر دو طرف استاده است
زهره کيست بر آن چشم نگاه اندازد؟
شکوه در دل گره و جرأت گفتارم نيست
مگر اين سلسله را اشک به راه اندازد
صائب از درد تغافل دل اگر خون گردد
به ازان است کسى رو به نگاه اندازد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید