شماره ٣٣٨: مکث لب تشنه ديدار به جنت نکند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
مکث لب تشنه ديدار به جنت نکند
برق در بوته خاشاک اقامت نکند
قطره اش وصل سرچشمه حيوان گردد
هرکه گردنکشى از تيغ شهادت نکند
عمر را قامت خم باز ندارد ز شتاب
تير در بحر کمان قصد اقامت نکند
مى شود نخل برومند سبکبار از سنگ
عاشق از سختى ايام شکايت نکند
نشود نفس بدانديش به احسان هموار
آشنايى سگ بيگانه رعايت نکند
هرکه از مرده دلى زنده ندارد شب را
در شبستان لحد خواب فراغت نکند
دل در آن زلف ندارد غم تنهايى ما
به وطن هرکه رسد ياد ز غربت نکند
کرد دلگير سفر پاى گرانخواب، مرا
هيچ کس با قلم کند کتابت نکند!
آب حيوان سمندر بود آتش صائب
عاشق انديشه ز خورشيد قيامت نکند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید