شماره ٣٩٢: گل بى خار درين غمکده کم سبز شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
گل بى خار درين غمکده کم سبز شود
دست در گردن هم شادى و غم سبز شود
حاصل ما دل پاره است، چنين مى باشد
سرزمينى که به شورابه غم سبز شود
طى شد ايام برومندى ما در سختى
همچو آن دانه که در زير قدم سبز شود
اگر از تشنه لبى آب شود دانه دل
به ازان است که از ابر کرم سبز شود
نيست غير از دل خرسند درين خارستان
کف خاکى که در او باغ ارم سبز شود
تا بود ريشه قارون به زمين، هيهات است
که درين باغ نهالى ز کرم سبز شود
گر براندازى ازان روى عرقناک نقاب
سر بسر ريگ بيابان عدم سبز شود
مى توان بخت برومند به خون خوردن يافت
که ز ميرابى شمشير، علم سبز شود
آنقدر در حرم از شوق تو اشک افشانم
که چو طوطى پر مرغان حرم سبز شود
گر چنين عشق تو بر سنگدلان زور آرد
سبحه برهمن از اشک صنم سبز شود
بگسل از صحبت اين همسفران تا چون خضر
هرکجا پاى نهى جاى قدم سبز شود
از سخنهاى تو صائب که ازو آب چکد
عجبى نيست اگر لوح و قلم سبز شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید