شماره ٤١٢: هرکه گفتار صواب از سر غفلت شنود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
هرکه گفتار صواب از سر غفلت شنود
مايه جهل شود هرچه ز حکمت شنود
دل آگاه ز هر ذره شود پندپذير
مرده دل از دهن گور نصيحت شنود
سخن راست خدنگى است که زهرآلودست
جگر شير که دارد که به جرأت شنود؟
عندليبى که ز تعجيل بهار آگاه است
از شکر خند گل آوازه رحلت شنود
دل آگاه درين غمکده چون شاد شود؟
که ز هر ذره او ناله حسرت شنود
هر که از نرم زبانان نشود نرم دلش
سخن سخت ز هر سنگ ملامت شنود
از زبان بازى امواج، صدف آسوده است
غرقه عشق کجا حرف ملامت شنود؟
قصه عشق کند آب دل مردان را
نيست افسانه که هر طفل به رغبت شنود
در توفيق شود باز به رخسار کسى
کز ته دل سخن اهل حقيقت شنود
همچو پروانه جگر سوخته اى مى بايد
که ز خاکستر ما بوى محبت شنود
رتبه زمزمه عشق ندارد زاهد
بگذاريد که آوازه جنت شنود
روزگارى است که تصديق نمى بايد کرد
اگر از صبح کسى حرف صداقت شنود
نيست پيش تو خبر، ورنه ز هر ذره خاک
گوش معنى طلب اسرار حقيقت شنود
سخت رويى که به خود راه نصيحت بسته است
باش تا يک به يک از اشک ندامت شنود
برگ سبزى که نگيرد ز بهاران خط راه
از دم سرد خزان نغمه رخصت شنود
باده ناب به ساغر کند از پرده گوش
هر که صائب سخن تلخ به رغبت شنود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید