شماره ٦٠٣: بهار را چمنت مست رنگ و بو سازد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
بهار را چمنت مست رنگ و بو سازد
نقاب را رخت آيينه دورو سازد
خوشا کسى که به خون جگر وضو سازد
به اشک سينه خود پاک از آرزو سازد
سبکروى که تواند به آفتاب رسيد
چرا چو قطره شبنم به رنگ و بو سازد؟
به جستجو نتوان گرچه ره به حق بردن
خوش آن که هستى خود صرف جستجو سازد
به دوش خود ز عزيزى دهند خلقش جاى
به دست کوته خود هرکه چون سبو سازد
ز جيب بحر سبک سر برآورد چو حباب
صدف ز آب گهر گر به آبرو سازد
سرشک سوخته عشق اختيارى نيست
چگونه شمع گره گريه در گلو سازد؟
مکن اعانت ظالم ز ساده لوحيها
که تيغ سنگ فسان را سياهرو سازد
به آرزوى دل خود کسى رسد صائب
که پاک سينه خود را ز آرزو سازد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید