شماره ٩٨: هرکه از داغ نهان عشق سوزد پيکرش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
هرکه از داغ نهان عشق سوزد پيکرش
آتش ايمن برون مى آيد از خاکسترش
عشق هر کس را نهد بر چهره خال انتخاب
همچو داغ لاله ريزد طشت آتش برسرش
تيغ او خوش بى محابا مى رود در خون ما
حلقه ماتم نگرديده است زلف جوهرش
ازهواداران آن شمعم که بتوان هر سحر
همچو برگ گل پر پروانه رفت ار بسترش
گر چنين آيينه دل از غبار آيد برون
زود خواهد شد يد بيضا کف روشنگرش
مستى چشمش به دور خط فزونتر شد، مگر
گرد خط بيهو شدارومى کند درساغرش ؟
نوح اگر کشتى به درياى محبت افکند
درفلاخن مى نهد باد مخالف لنگرش
خواب امن و دولت بيدار، آب و آتشند
شمع مى لرزد تمام شب به زرين افسرش
چون دل صائب خورد آب ازتماشاى بهشت؟
تلخى چين جبين موج دارد کوثرش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید