شماره ٢١٠: نمانده زنده کس از دست و تيغ چالاکش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
نمانده زنده کس از دست و تيغ چالاکش
هنوز مى پرد از شوق،چشم فتراکش
علم به خون مسيحا و خضر چرب کند
چو از نيام کشد تيغ، حسن بيباکش
رخى که هر دو جهان در فروغ اومحوست
نظر چگونه کندبى نقاب ادراکش ؟
به خاک هر که نهال تو سايه اندازد
زبان شکر برآيد چو سبزه از خاکش
ازان شراب مرا شير گير کن ساقى
که همچو پنجه شيرست پنجه تاکش
درين بساط هرآن کس نفس به صدق کشد
چو صبح،مهر شود طالع از دل چاکش
کسى که پاک نسازد دهن ز غيبت خلق
همان کليد در دوزخ است مسواکش
اگر چه خون جهان ريخت غمزه اش صائب
هنوز رغبت خون مى چکد ز فتراکش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید