شماره ٢٦٤: همچون کمان سخت ز طبع غيور خويش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
همچون کمان سخت ز طبع غيور خويش
آسوده از کشاکش خلقم ز زور خويش
از آفتاب اگر به سرم تاج زر نهند
سر درنياورم به فلک ازغرور خويش
چون کرم شبچراغ،زراندودآتشم
مستغنى ازستاره و ماهم زنورخويش
حيرات مرا به عالم وحدت کشيده است
نتوان زمن گرفت به کثرت حضور خويش
سيلاب با تلاطم دريا چه مى کند؟
پرواى شور حشر ندارم ز شور خويش
نه تاب وصل دارد و نه طاقت فراق
درمانده ام به دست دل ناصبور خويش
صائب مرا به عالم بالا دليل شد
در زير بار منتم از فکر دور خويش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید