شماره ٤٣١: از روى لاله گون تو در خون تپيد رنگ

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
از روى لاله گون تو در خون تپيد رنگ
ديوانه وار پيرهن گل دريد رنگ
تا روى آتشين تو درباغ جلوه کرد
از روى گل چو قطره شبنم چکيد رنگ
تا چهره لطيف تو گلگل شد از شراب
در تنگناى غنچه ز خجلت خزيد رنگ
شد تا رخ هميشه بهار تو بى نقاب
پيوند خود ز چهره گلها بريد رنگ
در جام لاله و قدح گل غريب بود
در دور عارض توبه مصرف رسيد رنگ
بال و پر رميدن رنگ است موج آب
در لعل آبدار تو چون آرميده رنگ
باشد به زير تيغ زآسيب چشم زخم
بر رخت هرکه پنجه خونين کشيد رنگ
پاى حنا گرفته ز رفتار عاجز ست
هرگز به گرد بو نتواند رسيد رنگ
بال و پر همند حريفان سست عهد
بو مى رود به باد چو از گل پريد رنگ
اميد باز گشت گل بى بصيرتى است
آن را کز آفتاب قيامت پريد رنگ
شد روى آسمان شفقى از سرشک من
از باده شيشه را به رگ و پى دويد رنگ
آلوده کى شود به علايق روان پاک
کز زخم تيغ تيز برآيد سفيد رنگ
صائب شکسته باش که اين شوخ ديدگان
بر روى هيچ کس نتوانند ديد رنگ



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید