شماره ٥٤٦: مى زدم بر قلب هجران گرجگر مى داشتم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
مى زدم بر قلب هجران گرجگر مى داشتم
دست بر دل مى نهادم دل اگر مى داشتم
مى توانستم رگ خواب حريفان را گرفت
گر زبان آهنين چون نيشترى مى داشتم
گوهر شهوار عبرت گر نمى آمد به دست
از بساط آفرينش من چه برمى داشتم
حلقه بيرون در هرگز نمى شد چشم من
در حريم وصل اگر پاس نظر مى داشتم
گر نمى افشرد ذوق گريه مژگان مرا
اين زمان دريايى از خون جگر مى داشتم
مى توانستم درين ميخانه خواب امن کرد
چون سبوازدست خود بالين اگر مى داشتم
مى گرفتم گر عنان آفتاب از روى صدق
همچو ماه نور رکاب از سيم وزر مى داشتم
تهمت عجزست سد راه صائب ورنه من
از ره دشمن به مژگان خاربر مى داشتم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید