شماره ٥٥٩: حنظل افلاک شکر بار باشد صبحدم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
حنظل افلاک شکر بار باشد صبحدم
شاخ خشک کهکشان پربار باشد صبحدم
آفتاب فيض حق از رخ نقاب افکنده است
هر طرف چشم افکنى ديدار باشد صبحدم
مى توان شب خرج کردن قلب روى اندود را
روز بازار دل بيدار باشد صبحدم
دست جمعى را که مى لرزند در عرض دعا
آفتاب انگشتر زنهار باشد صبحدم
رحمت تقريب جوى کردگار بى نياز
گوش بر آواز استغفار باشد صبحدم
ابروى ديده بيدار اشک حسرت است
وقت چشمى خوش که طوفان بار باشد صبحدم
رحمت حق مرهم کافور سامان مى دهد
عاشقانى را که دل افگار باشد صبحدم
از گريبانش نسيم مصر سر بيرون کند
ديده هر کس که چون دستار باشد صبحدم
زود بر فتراک مى بندد سر خورشيد را
دام هر کس ديده بيدار باشد صبحدم
نافه آهوى شب را مى شکافد تيغ مهر
آسمانها طبله عطار باشد صبحدم
ديده لبريز سرشک و سينه مالامال آه
کس به اين سامان چرا بيکار باشد صبحدم
مى تواند فيض برد از آفتاب لطف حق
هرکه چون صائب دلش بيدار باشد صبحدم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید