شماره ٧٨٩: نه رنگ و بو درين گلشن، نه برگ و بار مى خواهم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
نه رنگ و بو درين گلشن، نه برگ و بار مى خواهم
سرآزاده اى چون سرو ازين گلزار مى خواهم
به سيم قلب يوسف را نمى گيرند از اخوان
من انصاف از خريداران درين بازار مى خواهم
به قدر سنگ گلبانگ نشاط از شيشه مى خيزد
دل ديوانه را در کوچه و بازار مى خواهم
ز چشم بد به عريانى دلم چون بيد مى لرزد
نه از تن پروريها جبه و دستار مى خواهم
نمى سازم به سنگ کم سبک ميزان همت را
مراد هر دو عالم را ازو يکبار مى خواهم
به آب تلخ دريا لب نسازدتر غرور من
من آن ابرم که آب از گوهر شهوار مى خواهم
سرخارى چو مژگان نيست بيجا باغ عالم را
چو شبنم چشم حيرانى درين گلزار مى خواهم
نمى گيرد به خود شيرازه اوراق وجود من
عبث گه رشته تسبيح و گه زنار مى خواهم
مگر کار مرا هم صورتى پيدا شود صائب
دمى از تيشه فرهاد شيرين کار مى خواهم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید