شماره ١٠: گمراه کند غفلت من راهبران را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
گمراه کند غفلت من راهبران را
چون خواب، زمين گير کند همسفران را
بى بهره ز معشوق بود عاشق محجوب
روزى ز دل خويش بود بى جگران را
در کوه و کمر از ره باريک خطرهاست
زنهار به دنبال مرو خوش کمران را
چون صبح مدر پرده شب را که مکافات
در خون جگر غوطه دهد پرده دران را
ز آتش نفسان نرم نگردد دل سختم
اين سنگ کند خون به جگر شيشه گران را
اکسير شد از قرب گهر گرد يتيمى
از دست مده دامن روشن گهران را
هر نامه که انشا کنم از درد جدايى
مقراض شود بال و پر نامه بران را
با ديده حيران چه کند خواب پريشان؟
صائب چه غم از شور جهان بى خبران را؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید