شماره ٣١٢: دور باش از خط رخ دلدار هم مى داشته است؟
دور باش از خط رخ دلدار هم مى داشته است؟
باغ جنت گرد خود ديوار هم مى داشته است؟
از هجوم شرم نتوان ديد در رخسار يار
چوب منع از جوش گل گلزار هم مى داشته است؟
از خط پشت لبش شد تازه جان عالمى
آب حيوان ابر گوهر بار هم مى داشته است؟
يافتم از بيخودى ره در حريم وصل يار
خواب سنگين دولت بيدار هم مى داشته است؟
بيستون بتخانه چين شد ز سعى کوهکن
اينقدر عاشق دماغ کار هم مى داشته است؟
ناله از جا در نيارد کوه تمکين ترا
در جواب، استادگى کهسار هم مى داشته است؟
تا دلم سرد از جهان شد، از ثمر شد کامياب
نخل سرما برده برگ و بار هم مى داشته است؟
خامشان هم نيستند آسوده از زخم زبان
خار بى گل اين گل بى خار هم مى داشته است؟
دل دو نيم است از خموشيهاى من غماز را
بى زبانى تيغ لنگردار هم مى داشته است؟
بر سويداى دل ما مى کند افلاک سير
نقطه اى در دور نه پرگار هم مى داشته است؟
سنبلستان شد زمين از نقش پاى کلک من
پاى چوبين اينقدر رفتار هم مى داشته است؟
برده صائب سبزه خط زنگ غم از دل مرا
دست در پرداز دل زنگار هم مى داشته است؟
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده