شماره ٣٣٢: هر که عاشق نيست خون در پيکرش افسرده ست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
هر که عاشق نيست خون در پيکرش افسرده ست
گفتگو با زاهدان تلقين خون مرده است
پشت سر بسيار خواهد ديد عمر خضر را
از دم تيغ شهادت هر که آبى خورده است
در غم عاشق بود هر چند بى پرواست حسن
فکر بلبل غنچه را سر در گريبان برده است
بوى خون مى آيد امروز از لب ميگون يار
تا به ياد او که دندان بر جگر افشرده است؟
در غريبى وا شود صائب دل ارباب درد
غنچه ما تا بود در بوستان پژمرده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید