شماره ٤٨٥: روزگار زندگى نقش بر آبى بيش نيست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
روزگار زندگى نقش بر آبى بيش نيست
موج را قسمت ز دريا پيچ و تابى بيش نيست
گر چه شد تنگ شکر ز احسان او هر چشم مور
روزى ما زان لب شيرين جوابى بيش نيست
آنچه از خون جگر در شيشه دارد آسمان
پيش ما درياکشان جام شرابى بيش نيست
شادى عالم، نظر با محنت بسيار او
خنده برقى نمايان از سحابى بيش نيست
گر چه تنگى مى کند بر دستگاه بحر، خاک
چشم خواب آلود ما را مشت آبى بيش نيست
همت ما دست اگر از آستين بيرون کند
پرده ها آسمان طرف نقابى بيش نيست
پيش چشم هر که از غفلت نياورده است آب
جلوه خشک جهان موج سرابى بيش نيست
باد نخوت در کلاه سرفرازان جهان
چون هوا يک لحظه افزون در حبابى بيش نيست
نيست از طوفان خطر کشتى به ساحل برده را
از جهان ما را توقع انقلابى بيش نيست
جلوه برقى است صائب روزگار خوشدلى
امتداد زندگى مد شهابى بيش نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید