شماره ٥٤٨: همت مردانه ما از مى حمرا گذشت

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
همت مردانه ما از مى حمرا گذشت
کشتى ما با دهان خشک ازين دريا گذشت
تنگناى جسم بر ما زندگى را تلخ داشت
در فشار قبر، ايام حيات ما گذشت
در کهنسالى جوان شد هر که ترک مى نکرد
در جوانى پير شد هر کس که از صهبا گذشت
گر نمى شد خارخار عشق دامنگير ما
مى توانستيم آسان از سر دنيا گذشت
تا گسست از رشته مريم ز چشم دوربين
ز اطلس گردون مجرد سوزن عيسى گذشت
قالب فرسودگان، فانوس شمع طور شد
تا به خاک کشتگان آن آتشين سيما گذشت
بس که دامنگير افتاده است خاک کوى عشق
سيل بى زنهار نتواند ازين صحرا گذشت
در هلاک کوهکن شمشير زهرآلود شد
از دهان تيشه هر زخمى که بر خارا گذشت
روزى دل گشت از زلف دراز او مرا
آنچه بر بيمار از طول شب يلدا گذشت
ترک دستار تعين کام بخش عالمى است
محفلى را کرد رنگين تا ز سر مينا گذشت
گر چه پايش تا به زانو در گل است از بار دل
سرو نتواند ز سير عالم بالا گذشت
در زمان موجه اشک فلک پيماى من
ابر صائب از سر دريوزه دريا گذشت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید