شماره ٦٢٩: کار سرجوش کند درد اياغى که مراست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
کار سرجوش کند درد اياغى که مراست
پر طاوس بود پاى چراغى که مراست
نکند شبنم گل ريگ روان را سيراب
تر نگردد ز مى ناب دماغى که مراست
خانه خلق اگر از روزنه روشن گردد
دل سيه مى شود از روزن داغى که مراست
نيست محتاج به شمع دگران خانه من
هم ز سرگرمى خويش است چراغى که مراست
نيست چون لاله مرا چشم به دست دگران
مى برون آورد از خويش اياغى که مراست
قسمت خال ز کنج دهن خوبان نيست
صائب از روى زمين کنج فراغى که مراست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید