شماره ٦٤٢: ميوه و تخم و گل عالم امکان پوچ است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
ميوه و تخم و گل عالم امکان پوچ است
سر به سر دانه اين مزرع ويران پوچ است
هر سرى کز مى گلرنگ نباشد لبريز
چون کدو در نظر باده پرستان پوچ است
هر حبابى که هواى تو ندارد در مغز
سر برآرد اگر از چشمه حيوان پوچ است
تير باران حوادث چه کند با عاشق؟
پيش شيران قوى پنجه نيستان پوچ است
هر که سجاده خود بر سر آب اندازد
همچو کف در نظر همت مردان پوچ است
دل خونين نشود با دهن خندان جمع
لاف خونين دلى از پسته خندان پوچ است
هر کجا خامه صائب در گفتار زند
يکقلم زمزمه مرغ خوش الحان پوچ است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید