شماره ٧٨٦: تيغ ابروى ترا جوهر چين مى بايست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
تيغ ابروى ترا جوهر چين مى بايست
رقم ناز بر آن لوح جبين مى بايست
از گلستان تو هر خار چرا گل چيند؟
شعله خوى تو رعناتر ازين مى بايست
چند گستاخ رکاب تو ببوسند اغيار؟
قفل و بندى به در خانه زين مى بايست
تا هوس دست نيابد به شکر دزديدن
گرد لعل تو حصارى چو نگين مى بايست
در بغل جاى دهد سرو صفت فاخته را
قد رعناى تو سرکش تر ازين مى بايست
تا دم خط که دم بازپسين حسن است
غنچه باغ حيا، چين به جبين مى بايست
چشم بر سرمه سيه کردى و رفت آب حيا
نرگس شوخ ترا داغ چنين مى بايست
همه اسباب جمال تو به جاى خويش است
بوسه در کنج لبت گوشه نشين مى بايست
بوالهوس کرد وطن بر سر کويش آخر
صائب از بهر جلاى تو همين مى بايست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید