شماره ٧٧١: سوگند من شکستي، عهدم به باد دادى

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
سوگند من شکستي، عهدم به باد دادى
با اين ستيزه رويى روز و شبم به يادى
گفتي: چو کارت افتد من دستگير باشم
خود با حکايت من ديگر نيوفتادى
چستى نمودم، اى جان، در کار عشق اول
سودى نداشت با تو چيستى و اوستادى
چون ديده و دل من گشتند فتنه تو
آب اندران فگندى آتش از آن نهادى
هم سرو لاله رويي، هم ماه مشک مويى
هم ترک تند خويي، هم شاه حورزادى
روى تو شمع گيتى چون مهر نيم روزان
بوى تو راحت جان چون باد بامدادى
شادى کنى چو بينى ما را بغم نشسته
اى اوحدى غلامت،خوش ميروى بشادي!



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید