شماره ١٥٥: چو کارى ز يارم همى برنيايد

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چو کارى ز يارم همى برنيايد
چو نورى به کارم همى درنيايد
چه باشد که من در غم او سرآيم
چو بر من غم او همى سرنيايد
وليکن همين غم به آخر که با اين
همى هيچ شادى برابر نيايد
مرا کز در دل درآيد غم او
ز صد شادى ديگر آن در نيايد
به پيغامش از حال خود بازگويم
کش از من نيايد که باور نيايد
جوابم فرستد کزين مى چه جويى
اگر باورم آيد و گر نيايد
ترا با غم خويشتن کار باشد
که از تو جز اين کار ديگر نيايد
تو اى انورى گر نباشى چه باشد
ازين هيچ طوفان همى برنيايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید