شماره ٢٨٠: ياد مى دار کانچه بنمودى

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ياد مى دار کانچه بنمودى
در وفا برخلاف آن بودى
حال من ديده در کشاکش هجر
وصل را هيچ روى ننمودى
ناز تنهات بود عادت و بس
خوش خوش اکنون جفا درافزودى
بوسه اى خواستم نبخشيدى
نالها کردم و نبخشودى
وعدهايى دهى بدان ديرى
پس پشيمان شوى بدين زودى
راستى بايد از لبت خجلم
که بسى خرجهاش فرمودى
خدمت من بدو رسان و بگو
چونى از درد سر برآسودى
انورى اين چه شيوه غزلست
که بدان گوى نطق بربودى
دامن از چرخ برکشيد سخن
تا تو دامن بدو بيالودى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید