گذشته بى حاصل

غزلستان :: پروین اعتصامی :: مثنوی ها، تمثیلات و مقطعات
مشاهده برنامه «پروین اعتصامی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
کاشکي، وقت را شتاب نبود
فصل رحلت در اين کتاب نبود
کاش، در بحر بيکران جهان
نام طوفان و انقلاب نبود
مرغکان ميپراند اين گنجشک
گر که همسايه عقاب نبود
ما نديديم و راه کج رفتيم
ور نه در راه، پيچ و تاب نبود
اينکه خوانديم شمع، نور نداشت
اينکه در کوزه بود، آب نبود
هر چه کرديم ماه و سال، حساب
کار ايام را حساب نبود
غير مردار، طعمه اى نشناخت
طوطى چرخ، جز غراب نبود
ره دل زد زمانه، اين دزدى
همچو دزديدن ثياب نبود
چو تهى گشت، پر نشد ديگر
خم هستي، خم شراب نبود
خانه خود، به اهرمن منماى
پرسش ديو را جواب نبود
دوره پيرت، چراست سياه
مگرت دوره شباب نبود
بس بگشت آسياى دهر، وليک
هيچ گندم در آسياب نبود
نکشيد آب، دلو ما زين چاه
زانکه در دست ما طناب نبود
گر نمى بود تيشه پندار
ملک معمور دل، خراب نبود
زين منه، اسب آز را بر پشت
پاى نيکان، درين رکاب نبود
تو، فريب سراب تن خوردى
در بيابان جان سراب نبود
ز اتش جهل، سوخت خرمن ما
گنه برق و آفتاب نبود
سال و مه رفت و ما همى خفتيم
خواب ما مرگ بود، خواب نبود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید