شماره ٥٢: هرکرا داد سعادت بلقاى تو نويد

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هرکرا داد سعادت بلقاى تو نويد
تا ابد بر سر کويت بنشيند باميد
بى خبر از رخ نيکوى تو بر پشت زمين
آنچنان زست که بر روى سيه چشم سپيد
گل مهرت عجب از دوحه استعدادش
همچو ميوه ز سپيدار و شکوفه از بيد
اى گدايان ترا ننگ ز مال قارون
وى غلامان ترا عار ز ملک جمشيد
روشنايى جمال اى رخ تو رشک قمر
هست تابنده ز روى تو چو نور از خورشيد
در بر مطرب ما مى شنود گوش رباب
ناله عشق تو زابريشم چنگ ناهيد
بنده را صفحه روييست بزردى چو قلم
اى ترا نقطه خالى بسياهى چو مديد
اين صحيح است که در هر دهنى از عشقت
ما حديثيم وليکن بتو داريم اسنيد
سيف فرغانى وصلت بدعا مى خواهد
نبود دعوت مضطر ز اجابت نوميد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید