شماره ١٢٩: اى مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان
تا من دمى برآرم اندر کنار جانان
در خواب کن زمانى آسودگان شب را
کآن ماه رو نترسد زآواز صبح خوانان
اى کاشکى رقيبان دانند قيمت تو
گل را چه قدر باشد در دست باغبانان
کار رقيب مسکين خود بيش ازين چه باشد
کز گله گرگ راند همچو سگ شبانان
در عشق صبر بايد تا وصل رو نمايد
اينجا بکار نايد تدبير کاردانان
پيران کار ديده گفتند راست نايد
پيراهن تعشق جز بر تن جوانان
لب بر لب چو شکر آن را شود ميسر
کو چون مگس نترسد از آستين فشانان
رفت از جفاى خصمان سرگشته گرد عالم
آن کو بگرد کويت مى گشت شعرخوانان
زافغان سيف اى جان شبها ميان کويت
خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید