شماره ١٣٤: اى کوى تو ز رويت بازار گل فروشان

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى کوى تو ز رويت بازار گل فروشان
ما بلبلان مستيم از بهر گل خروشان
بازار حسن دارى دکان درو ملاحت
وآن دو عقيق شيرين در وى شکرفروشان
خون جگر نظر کن سودا پزان خود را
با گوشت پاره دل در ديگ سينه جوشان
خواهى که گرد کويت ديوانه سر نگردم
چون رو بمن نمودى ديگر ز من مپوشان
هرشب ز بار عشقت در گوشهاى خلوت
گردون فغان برآرد از ناله خموشان
با محنتى که دارند از آشنايى تو
بيگانگان شنودند آواز گفت و گوشان
از جام وصلت اى جان هرگز بود که ما را
مجلس بهم برآيد ز افغان باده نوشان
چون سيف بر در تو بى کار مزد يابد
محروم نبود آن کو در کار بود کوشان
تا کى کند چو گاوان در ما زبان درازى
کوته نظر که دارد طبع درازگوشان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید